ابوالفتح برجوانبَرْجَوان، ابوالفتح، حاکم مصر از ۳۸۷ تا ۳۹۰ق/۹۹۷ تا ۹۹۹م در دستگاه خلافت فاطمیان میباشد. نام او را در برخی منابع ارجوان آوردهاند. [۲]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۳، ص۲۲۱، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
۱ - نسب شناسیاز اصل و نسب وی اطلاعی در دست نیست، جز آنکه بعضی از مورخان او را صقلبی (اسلاو) یا صقلّی (سیسیلی) دانستهاند. [۳]
مقریزی احمد، الخطط، ج۲، ص۱۲، قاهره، ۱۳۱۲ق.
[۴]
مقریزی احمد، الخطط، ج۲، ص۲۸۵، قاهره، ۱۳۱۲ق.
[۵]
مناوی محمد حمدی، الوزاره و الوزراء، ج۱، ص۲۴۵، قاهره، دارالمعارف.
از اینرو، بعید مینماید که خواجهای سیاه بوده باشد. [۷]
صفدی خلیل، الوافی بالوفیات، ج۱۱، ص۱۱۰، ویسبادن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
[۸]
مقریزی احمد، الخطط، ج۲، ص۲۸۵، قاهره، ۱۳۱۲ق.
[۱۰]
ابن عبری غریغوریوس، تاریخ الزمان، ج۱، ص۷۳، ترجمه اسحاق ارمله، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۸۶م.
برجوان از غلامان دربار فاطمی بود و از چنین پایگاهی به بلند پایهترین مقامات سیاسی و نظامی مصر دست یافت.۲ - دوران زندگیزندگی برجوان را میتوان به ۳ دوره تقسیم کرد: در دوره اول در دستگاه عزیز فاطمی ترقی کرد، تا غلام خاص او شد [۱۱]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۳، ص۲۲۱، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
دوره دوم زندگی برجوان با مرگ عزیز در ۳۵۶ق آغاز گردید که خلیفه به هنگام مرگ، سرپرستی و رسیدگی به کارهای فرزند و جانشین خود، الحاکم بامرالله را به او سپرد. [۱۲]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۳، ص۲۲۱، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
با مرگ عزیز میان مغاربه (بربرها) و مشارقه (ترکان، دیلمان و...) نزاع در گرفت [۱۴]
ابن میسر محمد، اخبارمصر، ج۱، ص۵۳، به کوشش هانری ماسه، قاهره، ۱۹۱۹م.
[۱۵]
ابن دواداری ابوبکر، کنزالدرر، ج۶، ص۲۵۷، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰م.
و این نزاع به غلبه قبیله بربر کتامه، به رهبری ابومحمد حسن بن عمار بر دستگاه حکومت مصر انجامید که ولایت عهدی پسر عزیز را نمیخواستند و اگر مراقبتهای برجوان نبود، بیم آن میرفت که آن پسر خردسال را به قتل برسانند. غلبه کتامه بر حکومت از یک سو کشمکش درونی بربرها را بر سر مناصب به دنبال داشت و از سوی دیگر موجب رنجش موالی (ترکان و دیلمیان) شد که امتیازات خود را از دست داده بودند. موالی چاره کار را در آن دیدند که به برجوان روی آورند و او را به رهبری برگزینند. برجوان برای مقابله با بربرها نخست از منگوتکین، حکمران ترک دمشق یاری خواست، [۲۰]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۳، ص۲۲۲، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
و سرانجام به یاری جَیش بن صَمصامه، حکمرانِ معزول طرابلس که از حسن بن عمّار بریده، و به او پیوسته بود، توانست بربرها را از صحنه قدرت بیرون راند. نقشه حسن بن عمار برای قتل برجوان نیز ناکام ماند و او همراه با قبیله کتامه به صحرا گریخت. [۲۵]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۳، ص۲۲۵، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
با فرار بربرها، دوره سوم زندگی برجوان از ۳۸۷ق آغاز شد. از آنجا که وی دیگر رقیبی نداشت، به منصب وسَاطه (هم ردیف وزیر) که قبلاً برعهده حسن بن عمار بود، دست یافت و عملاً قدرت را در اختیار گرفت [۲۸]
مقریزی احمد، الخطط، ج۲، ص۱۴، قاهره، ۱۳۱۲ق.
و به سامان دهی اوضاع مملکت پرداخت. او با فرماندهی جیش بن صمصامه، شورش اهالی صور و دمشق را فرونشاند و به جنگ با بیزانس دست یازید و آنها را شکست داد و عهدنامه صلح ۱۰ سالهای با امپراتور بیزانس، باسیل منعقد کرد. [۳۰]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۳، ص۲۲۶، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
[۳۱]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۳، ص۲۳۰، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
وی همچنین ولایات برقه و طرابلس را فتح کرد. در این دوره از برجوان که به یاری کاتب خود، ابوالعلا فهد بن ابراهیم رشته امور کشور را در دست داشت، غالباً با القاب استاد، متولی نظر، و صاحب یاد کردهاند. [۳۶]
ابن صیرفی علی، الاشاره الی من نال الوزاره، ج۱، ص۲۷، به کوشش عبدالله مخلص، قاهره، ۱۹۲۴م.
[۳۸]
ابن دواداری ابوبکر، کنزالدرر، ج۶، ص۲۵۶، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰م.
[۳۹]
ذهبی محمد، تاریخ الاسلام، ج۱، ص۱۹۶، حوادث ۳۸۱- ۴۰۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی.
[۴۰]
ابن میسر محمد، اخبارمصر، ج۱، ص۵۵، به کوشش هانری ماسه، قاهره، ۱۹۱۹م.
[۴۲]
ابن عبری غریغوریوس، تاریخ الزمان، ج۱، ص۷۳-۷۴، ترجمه اسحاق ارمله، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۸۶م.
۳ - ماجرای قتل برجواناستیلای برجوان بر کشور و مداخله او در امور خلیفه نوجوان سبب رنجش الحاکم شد. ریدان که از غلامان بلند پایه خلیفه و چتردار او بود، الحاکم را از برجوان بیم میداد و چنین تلقین میکرد که وی راه کافور را در پیش گرفته است و با او همان خواهد کرد که کافور با آل اخشید کرد [۴۳]
رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق.
پس الحاکم، ریدان را مأمور قتل برجوان کرد.برخی منابع قتل برجوان را در ۳۹۰ق، [۴۴]
ابن صیرفی علی، الاشاره الی من نال الوزاره، ج۱، ص۲۷، به کوشش عبدالله مخلص، قاهره، ۱۹۲۴م.
[۴۶]
ابن دواداری ابوبکر، کنزالدرر، ج۶، ص۲۶۵، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰م.
وبرخی دیگر در۳۸۹ق [۴۸]
ابن عبری غریغوریوس، تاریخ الزمان، ج۱، ص۷۴، ترجمه اسحاق ارمله، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۸۶م.
دانسته، و غالباً یادآور شدهاند که برجوان به ضرب کارد در باغ الحاکم به قتل رسید؛ اما ابن ایاس [۴۹]
ابن ایاس محمد، بدائع الزهور، ج۱، ص۱۹۸، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
بر آن است که برجوان در حمام کشته شد. پس از قتل او اموالش را هم مصادره کردند. [۵۰]
ابن صیرفی علی، الاشاره الی من نال الوزاره، ج۱، ص۲۸، به کوشش عبدالله مخلص، قاهره، ۱۹۲۴م.
[۵۱]
ابن ایاس محمد، بدائع الزهور، ج۱، ص۱۹۸، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م.
۴ - علاقه به شعر و موسیقیگفتهاند که برجوان به شعر و موسیقی نیز علاقهمند بود. یکی از محلههای قاهره تا روزگار مقریزی «حاره برجوان» نامیده میشد. [۵۴]
مقریزی احمد، الخطط، ج۲، ص۳، قاهره، ۱۳۱۲ق.
۵ - فهرست منابع(۱) ابن اثیر علی بن محمد، الکامل فی التاریخ. (۲) ابن ایاس محمد، بدائع الزهور، به کوشش محمد مصطفی، قاهره، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م. (۳) ابن خلدون عبدالرحمان، تاریخ، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م. (۴) ابن خلکان احمد، وفیات الأعیان و أبناء أبناء الزمان. (۵) ابن دواداری ابوبکر، کنزالدرر، به کوشش صلاح الدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰م. (۶) ابن صیرفی علی، الاشاره الی من نال الوزاره، به کوشش عبدالله مخلص، قاهره، ۱۹۲۴م. (۷) ابن عبری غریغوریوس، تاریخ الزمان، ترجمه اسحاق ارمله، بیروت، ۱۳۸۶ق/۱۹۸۶م. (۸) ابن قلانسی حمزه، ذیل تاریخ دمشق، به کوشش آمد رُز، بیروت، ۱۹۰۸م. (۹) ابن میسر محمد، اخبارمصر، به کوشش هانری ماسه، قاهره، ۱۹۱۹م. (۱۰) ذهبی محمد، تاریخ الاسلام، حوادث ۳۸۱- ۴۰۰ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی. (۱۱) رودراوری محمد، ذیل تجارب الامم، به کوشش آمد رُز، قاهره، ۱۳۳۴ق. (۱۲) صفدی خلیل، الوافی بالوفیات، ویسبادن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م. (۱۳) قلقشندی احمد، صبح الاعشی، به کوشش محمدحسین شمسالدین، بیروت، دارالفکر. (۱۴) مقریزی احمد، اتعاظ الحنفاء، به کوشش محمد حلمی محمد احمد، قاهره، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۱م. (۱۵) مقریزی احمد، الخطط، قاهره، ۱۳۱۲ق. (۱۶) مناوی محمد حمدی، الوزاره و الوزراء، قاهره، دارالمعارف. ۶ - پانویس
۷ - منبعدایرةالمعارف بزرگ اسلامی، مرکز دایرةالمعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «برجوان»، شماره۴۷۱۷. |